حرف‌هایی با دخترم درباره‌ی اقتصاد؛ تاریخ مختصر سرمایه‌داری

شابک: 9786229942611   
  • Talking-to-my-doughter-about-economy-_-art-111
  • talking29
٧٠٠٠٠
تومان
محصول در انبار
در اين كتاب كوچك يانيس واروفاكيس اقتصاد‌دان مشهور، مي‌كوشد به اين پرسش پاسخ دهد: «چرا این‌قدر نابرابری وجود دارد؟».

در اين كتاب كوچك يانيس واروفاكيس اقتصاد‌دان مشهور، می‌كوشد به اين پرسش كه به‌شكل‌فريبنده‌ای ساده است به دخترش سِنيا پاسخ دهد؛ او از داستان‌های زندگی‌اش و اسطوره‌های مشهورــ از اديپ و فاوست گرفته تا فرانكشتاين و ماتريكس ــ استفاده می‌كند تا توضيح دهد «چرا این‌قدر نابرابری وجود دارد؟». كتاب حرف‌هايی با دخترم در‌باره‌ی اقتصاد مهم‌ترين درام‌ روزگار ما را به خوانندگانش نشان می‌دهد. این کتاب كمك مي‌كند تا معنايی به اين جهان پرآشوب دهيم و الهام‌بخش ماست تا آن را به جای بهتری بدل كنيم.

 

«به‌شدت قابل‌فهم، عميقاً انسانی و به‌شكل خيره‌كننده‌ای اصيل‌ــ ابزار دموكراتيك نيرومندی در زمانی فوق‌العاده‌»

نائومی كلاين، نويسنده‌ی كتاب دكترين شوك

 

«يكی از معدود قهرمانان من. تاوقتی آدم‌هايی مثل واروفاكيس وجود دارند، همچنان اميد هست»

اسلاوی ژيژك

 

«اقتصاددان و تحليل‌گر سياسی برجسته»

نوام چامسكی

 


 

آیا اقتصاددان‌ها از رشته خود سر در می‌آورند؟/ساده‌سازی اقتصاد برای بدست گرفتن آن توسط مردم

یانیس واروفاکیس نویسنده کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد» در این کتاب این اعتقاد خود را بیان می‌کند که اگر اقتصاددان نتواند کارش را به صورت قابل فهم برای دیگران توضیح دهد، خود نیز از رشته‌اش چیزی نمی‌داند...

 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به تازگی کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد: تاریخ مختصر سرمایه داری» نوشته یانیس واروفاکیس و ترجمه فرهاد اکبرزاده با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۱۷۶ صفحه و بهای ۲۲ هزار تومان از سوی نشر بان روانه کتابفروشی‌ها شده است.

واروفاکیس در دوران بحران اقتصادی یونان در سال ۲۰۱۵ به عنوان وزیر اقتصاد و دارایی این کشور انتخاب و به دلیل آنکه با برنامه‌های اتحادیه اروپا برای اقتصاد کشور یونان موافق نبود، با فشار این اتحادیه از کار خود استعفا داد.

واروفاکیس شخصیت جذابی است و کتاب خود را نیز با این جمله جذاب آغاز می‌کند که «اقتصاد مهم‌تر از آن است که به اقتصاددان‌ها سپرده شود.» همچنین او به بانکداری و نظام اقتصادی نئولیبرالیسم به شدت می‌تازد و بی‌رحمانه آنها را نفد می‌کند. او در این کتاب برای بیان مباحث مدنظر خود و برای ساده‌سازی آنها بسیار به ادبیات و سینما ارجاع می‌دهد و بنابراین این کتاب برای طیف ۱۵ سال به بالا در هر تحصیلات و شغلی باشند، قابل مطالعه است. به مناسبت انتشار این کتاب با فرهاد اکبرزاده گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد.

درباره‌ نویسنده و جایگاه‌ او در علم اقتصاد و جایگاه سیاسی‌اش به‌عنوان وزیر اقتصاد مستعفی دولت چپ‌گرای یونان بگویید.

یانیس واروفاکیس پیش از آن‌که به سمت وزیر اقتصاد دولت چپ‌گرای یونان منسوب شود در حوزه‌ اقتصاد کلان چهره‌ شناخته‌شده‌ای بود. می‌شود گفت کتاب او با عنوان «مینوتور جهانی: امریکا، اروپا آینده‌ی اقتصاد جهانی» The Global Minotaur: America, Europe and the Future of the Global Economy که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، یکی از درخشان‌ترین تحلیل‌های پس از بحران اقتصادی ۲۰۰۸ امریکا و پی‌آمدهای آن در کشورهای اروپایی به شمار می‌رود، که سیاست‌های کلان اقتصادی جهان بعد از اجلاس برتون وودز را بررسی می‌کند. واروفاکیس یکی از بنیان‌گذاران نظریه‌ی بازی است و تا مدت‌ها به‌عنوان یکی از اقتصاددان‌هایی که روی الگو‌های ریاضیاتی کار می‌کند شهرت داشت. اما با انتخابش به‌عنوان وزیر اقتصاد دولت چپ‌گرای یونان توجه‌ها به موقعیت سیاسی جدید او جلب شد که درنهایت به اعمال فشارهای گسترده و استعفای او در سال ۲۰۱۵ انجامید. او خاطرات این دوره را در کتابی با عنوان «بزرگ‌سالان در اتاق: نبرد من با دستگاهِ حاکم اروپا» منتشر کرد که بدل به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال ۲۰۱۷ شد. او در سال ۲۰۱۶ جنبش دموکراسی در اروپا (DiEM25) را به راه انداخت که اخیراً چهره‌های معروفی چون برنی سندرز، سناتور ایالت ورمانت در سنای ایالات متحده آمریکا نیز به آن پیوستند.

چرا نویسنده از فرم حرف‌زدن با دخترش برای این کتاب استفاده کرده است، ما از این دست گفت‌وگوها در کتاب‌هایی مثل «دنیای سوفی» هم داشتیم، این کار چه مزیتی دارد؟

خوب بزرگترین مزیت این شکل حرف‌زدن در مورد اقتصاد یا فلسفه یا هر موضوع دیگری ساده‌سازی و استفاده از روایت‌ برای جاانداختن موضوع است. نویسنده در این کتاب بر این باور است که اگر یک اقتصاددان نتواند کارش را طوری برای دیگران توضیح دهد که دیگران هم بفهمند خود او هم نمی‌داند چه می‌گوید. پس این ساده‌کردن هدف سیاسی بزرگ‌تری هم دارد و آن به‌دست‌گرفتن کنترل اقتصاد از سوی مردم است. پس تفاوت اساسی این کتاب با هر کتاب دیگری که مبانی فهم اقتصاد را به خواننده خود آموزش می‌دهد، آگاه‌کردن خواننده از پتانسیل فوق‌العاده اقتصاد و گره‌خوردگی اجتناب‌ناپذیر آن با سیاست است. 

واروفاکیس در این کتاب به‌شدت به اقتصاد نئولیبرال و بانکداری می‌تازد. عمده‌ نقدهای او به این نئولیبرالیسم بر چه مبنایی است؟

نقد او به کارکرد نظام بانکی یک علت ساده دارد: افزایش سطح نابرابری و فاصله‌ی طبقاتی. همان‌طور که او در مقدمه توضیح می‌دهد، که در این کتاب از اصطلاحات تخصصی اقتصاد خبری نیست، او در سرتاسر این کتاب هیچ اشاره‌ای به نئولیبرالیسم نمی‌کند، اما در فصل چهارم کتاب که عنوان «جادوی سیاه بانکداری» را بر آن گذاشته روندی را نشان می‌دهد که می‌توان عبارت تخصصی مالی‌سازی (Financialization) را در آن شناسایی کرد که در قلب اقتصاد نئولیبرالیسمی قرار دارد. عنوان «جادوی سیاه بانکداری» هم دقیقاً ناظر به همین بخش از فرایند بانکداری است که با انتقاد شدید او روبه‌روست.

جذابیت کتاب تا حدی بر می‌گردد به استفاده از مثال‌های ادبی، سینمایی و تا حدی اساطیر یونانی، قهرمانان ادبی چه نقشی در این کتاب دارند؟

یکی از قدرت‌های نوشتار واروفاکیس تسلط فوق‌العاده‌اش بر آثار ادبی و سینمایی است. خوانش او مثلاً از داستان «ادیپ شهریار» در این کتاب به‌خودی خود نشان‌دهنده این تسلط است. برای من به‌شخصه، به‌عنوان خواننده‌ ادبیات و کسی که فلسفه و زیباشناسی را دنبال می‌کند، هیچ‌وقت پیش نیامده بود که ببینم کسی داستان ادیپ را به این شکل، یعنی به عنوان داستانی درباره‌ قدرت مقدر پیش‌گویی، تفسیر کند. یا بنشیند و با مقایسه‌ کتاب «دکتر فاستوس» اثر مالرو و «فاوست» اثر گوته مقایسه‌ای بکند میان هنجارهای غالب دو عصر و تاثیر آن بر پایان هر یک از این نسخه‌ها. در مورد سینما هم همین‌طور است. استفاده از مثال‌هایی مثل ماتریکس یا قهرمان‌های مثل مامور اسمیت نه تنها ابعاد تازه‌ای را برای خواننده‌ ادبی و سینمایی باز می‌کند، بلکه به بازشدن موضوع بحث هم کمک زیادی می‌کند و از آن هم مهمتر موضوع کسل‌کننده‌ای مثل اقتصاد را برای خواننده جذاب می‌کند. از طرف دیگر استفاده از اساطیر یونانی و تسلط او بر آن‌ها باعث شده که هر مثال علاوه بر کارکرد روشنگرانه‌اش در بحث اقتصاد عمق تاریخی و فلسفی زیادی هم در متن پیدا کند.

بله به فرانکشتاین هم اشاره شده و عبارتی مثل سندروم فرانکشتاین در متن وجود دارد. اگر اشتباه نکنم در فصل «ماشین‌های تسخیر» شده است.

بله، همان‌طورکه گفتید در فصل «ماشین‌های تسخیر شده» به داستان فرانکشتاین پرداخته می‌شود. اما هدف زیربنایی‌تر از این بحث بررسی مسئله‌ تکنولوژی و رابطه‌ی میان ماشین و انسان است. واروفاکسی در این فصل به نکته‌ و دغدغه‌ مهمی اشاره می‌کند، این‌که در دل نوشتن داستانی مثل فرانکشتاین یا نمونه‌ی معاصرتر آن، ماتریکس، نوعی وحشت از به دست‌گرفتن کنترل امور به‌ دست ماشین‌ها یا اساساً هر چیزی وجود دارد که انسان ساخته است. در این فصل ما در این‌ باره می‌خوانیم که آینده‌ی تکنولوژی انسان و معنای انسان‌بودن را به کجا خواهد برد و انسان چگونه می‌تواند فرمان قطاری که سوار آن شده را به دست بگیرد.

 


 

اقتصاد و نابرابری

محمد كريمي‌نيا: اگر قلمروی از فعالیت انسان وجود داشته باشد که تمام قلمروهای دیگر را تحت‌الشعاع قرار ‌دهد آن قلمرو اقتصاد است. با این‌حال، بیشتر مردم نمی‌توانند مدعی شوند اطلاع چندانی از آن‌چه در این حوزه می‌گذرد، دارند...

 

یانیس واروفاکیس، اقتصاد‌دانی که وزیر اقتصاد یونان هم بود، در کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره‌ اقتصاد» کار کارستانی می‌کند: او تاریخ خلاصه‌ای از سرمایه‌داری به‌دست می‌دهد و از اجزای سازنده‌ اقتصاد، مثل بدهی، پول، کالا و ارزش مبادله ابهام‌زدایی می‌کند، بدون این‌که دست به دامن اصطلاحات تخصصی اقتصاد شود. در واقع، او حتی از واژه‌ «سرمایه‌داری» هم استفاده نمی‌کند و در عوض ترجیح می‌دهد اصطلاح «جامعه‌ بازار» را به کار ببرد.

کتاب با پرسشی بنیادی آغاز می‌شود: «چرا این‌قدر نابرابری در جهان وجود دارد؟» واروفاکیس به این پرسش با بازگشتن به آغاز عصر کشاورزی پاسخ می‌دهد. او تمایز کلیدی می‌گذارد میان «بازار» (جایی برای مبادله یا دادوستد کالا) و «اقتصاد» (که تنها زمانی ممکن می‌شود که چیزی به‌وسیله‌ کار تولید شود). برای هزاران سال انسان‌ها به‌عنوان شکارچی‌ـ‌گردآورنده‌ها، برای زیستن متکی به چیزی بودند که طبیعت فراهم می‌کرد؛ بازاری برای مبادله‌ کالا وجود داشت، اما اقتصادی در کار نبود. حدود دوازده هزار سال پیش، انسان با کار خود شروع به تولید غذا و زراعت کرد و با کشاورزی، برای اولین بار ما توان تولید مازاد را پیدا کردیم (مازاد، همان چیزی است که بعد از مصرف برای انباشت می‌ماند). همین مازاد است که اقتصاد را به وجود می‌آورد. به‌نظر واروفاکیس اقتصاددان‌ها طبقه‌ کشیش‌مانند سرمایه‌داری‌اند. بنابراین تاریخ بشر عمدتا داستان نخبگان حاکمی بوده که برای به‌دست‌گرفتن کنترل ارزش مازاد با هم رقابت کرده‌اند درحالی که به‌صورت دوره‌ای طغیان‌هایی از جانب اکثریت کارگر را سرکوب می‌کردند که سهم بزرگ‌تری از این کیک می‌خواستند. واروفاکیس نشان می‌دهد که سرمایه‌داری کارآمدترین ماشینی است که تاکنون برای تولید مازاد ابداع شده، گرچه با یک نقض مهلک: سرمایه‌داری به‌لحاظ ساختاری مستعد افزایش نابرابری است، که آن‌ را مستعد بحران‌های دوره‌ای می‌کند.واروفاکیس کتاب را با دعوت آشکاری به دموکرات‌کردن روند تصمیم‌گیری در سپهر اقتصادی به پایان می‌برد، که اخیرا تحت کنترل الیگارشی جهانی است که به هیچ‌کس پاسخگو نیست. «حرف‌هایی با دخترم درباره‌ اقتصاد» کتاب جذاب و مفیدی است.واروفاکیس در بخشی از کتاب می‌نویسد: «برای دموکرات کردن پول‌مان اول باید دولت‌های‌مان را دموکرات کنیم و این کار خیلی خیلی سختی است. با این حال چه بسا ناممکن نباشد.»

دنیای اقتصاد، شماره روزنامه: ۴۵۱۳، تاریخ چاپ:  شماره خبر: ۳۴۸۱۹۳۲