ادبیات جهان چیست؟

شابک: 9786226414500   
  • worldliterature1
  • worldliterature2
٣٨٠٠٠
تومان
محصول در انبار
…صبح روز بعد از مرگِ گوته، ميلِ شديدي در من چنگ انداخته بود كه بار دیگر در جسمِ خاكي‌اش نظر کنم.

صبح روز بعد از مرگِ گوته، ميلِ شديدی در من چنگ انداخته بود كه بار دیگر در جسمِ خاكی­‌اش نظر کنم. خدمتكار وفادارش، فریدريش، درِ اتاقی را كه پيكرِ او در آن قرار داشت برایم باز كرد. به پشت دراز كشيده بود، انگار خواب بود؛ آرامش و اطمينانِ عجيبی بر چهرۀ نجيب و آسمانی‌اش حاکم بود. ابروانش او را غرق در انديشه نشان می‌داد. دلم می‌خواست طُرّه­‌ای از گيسوانش را به يادگار برچينم؛ امّا وقار و متانت‌اش اجازۀ چنين جسارتی را به من نداد. بدنش برهنه بود، آن را تنها در پارچۀ سفيدی پوشانده و در اطرافش تكه‌­های يخ نهاده بودند، تا جسد را تا حد امکان تازه نگه دارد. فریدريش پارچۀ سفيد را كنار زد، و من با ديدن جسمِ پاكش دچار حيرت شدم. سينه­‌ای قدرتمند، فراخ، و ستبر؛ دست‌وپايی كشيده و بلند، و تا حدی عضلانی؛ پاهايی استوار، و به غايت شکیل؛ در هيچ جای بدنش نشانی از آماس، تكيدگی، و زخم نبود ــ پنداری در آفرینش او خطایی بر قلمِ صنع نرفته است. انسانی كامل و سخت زیبا در برابر چشمانم بود؛ زيبايی ظاهری‌اش سبب شد كه برای لحظاتی فراموش كنم كه روحِ نامیرا اين جسم خاكی را ترك كرده است. دستم را روی قلب‌اش گذاشتم ــ سكوتِ محض بود ــ برگشتم، بغضِ خفته‌­ام ناگاه تركيد.

مجموعۀ حاضر دارای شش فصل است که از آثار مختلف پرفسور دمراش دربارۀ ادبیات جهان برگزیده شده‌­اند. درواقع، این فصولِ منتخب آمیزه‌­ای از نظریه و عمل در بابِ ادبیات جهان است. فصل اول: «ادبیات جهان چیست؟»، برگرفته از کتابی با عنوان «ادبیات جهان چیست؟» (۲۰۰۷) است. فصلِ دوم، «گفت­وگو دربارۀ ادبيات جهان»، برگرفته از كتاب «مرجع ادبيات تطبيقي از عصر روشنگری اروپا تا جهانی‌­سازی مدرن» (۲۰۰۹) است. فصلِ سوم، «منشأ موتيفِ غنچۀ رُز در شعر رابرت هِریک»، برگرفته از کتاب «ادبیات جهان  را چگونه بخوانیم» (۲۰۰۹) است. فصل چهارم، «مروری گذرا بر ترجمه­‌های انگلیسی هزار و یک شب»، برگرفته از کتاب «ادبیات جهان  را چگونه بخوانیم» (۲۰۰۹) است. فصل پنجم، «در طلبِ گیلگمش»، برگرفته از کتاب «ادبیات جهان چیست؟» (۲۰۰۰) است. و فصل ششم، «گیلگمشِ صدام حسین»، برگرفته از «کتابِ مدفون: گیلگمش در گذار سالیان» (۲۰۰۹) است.


میراث مشترک بشر 

شرق: «گوته به اکرمان گفت: اعتقاد راسخ دارم که ادبیات میراثِ مشترک جهانی بشر است که در زمان‌ها و مکان‌های مختلف بر ذهن و زبان صدها شاعر جاری شده است... دوست دارم به ادبیات دیگر ملل و نحل گوشه‌چشمی بکنم و همگان را نیز به آن توصیه می‌کنم. ادبیات ملی اکنون واژه‌ای بی‌معناست. عصرِ ادبیات جهان در راه است و همگان باید بکوشند مقدمات پیدایش آن را فراهم کنند.»
دیوید دمراش، مولفِ کتاب «ادبیات جهان پیست؟» عنوانِ «ادبیات جهان» را به گوته نسبت می‌دهد و می‌نویسد: «در ژانویه ۱۸۲۷، گوته ۷۷ساله در گفت‌وگویی با مرید جوانش، یوهان پتر اکرمان، اصطلاحی را که تازه ضرب زده بود یعنی ادبیات جهان به کار برد؛ اصطلاحی که پس از انتشار کتاب گفت‌وگو با گوته در سال‌های پایانی عمر نوشته اکرمان در ۱۸۳۵، یعنی سه سال پس از خاموشی گوته رواج عام یافت.» دمراش معتقد است این اصطلاح هم چشم‌انداز ادبی و هم آگاهیِ فرهنگی جدیدی یعنی احساس روزافزون تجدد جهانی، را آینگی می‌کند؛ همان عصری که مطابق پیش‌بینی گوته، اکنون در آن به سر می‌بریم. تا به امروز دو قرن از زمانی که مفهومِ «ادبیات جهان» ساخته شد و بر زبان‌ها افتاد می‌گذرد. با این وجود در تمام این مدتِ دور و دراز حیاتی شبح‌گون داشته است و  معنا و مفهومِ این اصطلاح از لحظه ابداع آن تاکنون ثابت نبوده است.
کتابِ «ادبیات جهان پیست؟» به همین موضوع می‌پردازد: اینکه، صحبت از ادبیات جهان واقعا به چه معناست؟ کدام ادبیات، کدام جهان؟ ارتباط آن با ادبیات ملی چیست؛ همان ادبیات‌هایی که عرضه آنان پس از آن‌که گوته منسوخ‌شان خواند هم‌چنان بی‌وقفه ادامه دارد؟ و دست آخر این‌که چه ارتباطی بین اروپای غربی و مابقی جهان، بین کهنه و نو، بین فرهنگ جمعیِ نوظهور و آثار فاخر ادبی وجود دارد؟ کتابِ «ادبیات جهان چیست؟» اثر پروفسور دیوید دمراش، از اساتید برجسته ادبیات تطبیقی و ادبیات جهان، در شش فصل سعی دارد پاسخی برای این پرسش‌ها پیدا کند. پروفسور دمراش، دانش‌آموخته دانشگاه ییل در رشته ادبیات تطبیقی، سال‌ها در دانشگاه بریتیش کلمبیا تدریس کرده و همکار ادوراد سعید و گایاتری اسپیواک بوده است. او از سال ۲۰۰۹تا کنون رئیس گروه ادبیات تطبیقی دانشگاه هاروارد است. دمراش پژوهشگری پرکار و سخت‌کوش است که در زمینه ادبیات تطبیقی و ادبیات جهان چندین و چند کتاب راهگشا نوشته است و اینک کتابِ «ادبیات جهان چیست؟» منتخبی از مهم‌ترین آثار او است که ترجمه و در نشر بان منتشر شده‌ است.
چنان‌که در مقدمه کتاب هم آمده این منتخب، آمیزه‌ای است از نظریه و عمل در بابِ ادبیات جهان. فصل اول با عنوانِ «ادبیات جهان چیست؟» آرای دمراش درباره ادبیات جهان را در بر دارد و بخشِ نظری کتاب است. از منظر او ادبیات جهان شامل تمام آثار ادبی خواه در قالب ترجمه خواه به زبان اصلی متن، فراتر از مرزهای ملی یا زبان‌شناختی-فرهنگی است. در فصل دوم کتاب، «گفت‌وگو درباره ادبیات جهان» منتخبی است از کتاب اکرمان با عنوان «در مصاحبتِ گوته در برفریزِ عمر» (۱۸۳۷) که گوته در آن ایده ادبیات جهان را مطرح می‌کند و به‌تفصیل درباره آن سخن می‌گوید. فصل سوم با عنوانِ «منشاء موتیف رُز در شعر رابرت هریک» نمونه‌ای عملی از قلمرو تحقیق در ادبیات جهان است. در فصل چهارم با نام «مروری گذرا بر ترجمه‌های انگلیسی هزراویک‌ شب»، درباره نقش و اهمیت ترجمه در ادبیات جهان بحث می‌شود. به باور دمراش، ترجمه مهم‌ترین ابزار پراکنش ادبیات در جهان است که حتی برای زبان‌هایی با گستره جهانی ضرورت دارد. او برای نمونه به پاموک و آثارش اشاره می‌کند و معتقد است «به مدد رسانه ترجمه است که می‌توان رمان فراموش‌نشدنیِ برف نوشته اورهان پاموک به زبان‌های مختلف در گوشه و کنار دنیا دست یافت. بی‌گمان بدون رسانه ترجمه، آوازه پاموکِ رمان‌نویس از مرزهای وطن مألوفش، ترکیه فراتر نمی‌رفت.» فراتر از این، دمراش می‌گوید ترجمه راهِ دستیابی پاموک به جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶بوده است و به برکتِ ترجمه است که رمان‌های او و آثاری از نویسندگان دیگر در گوشه و کنار جهان در کلاس‌های ادبیات جهان تدریس و خوانده می‌شوند. دمراش در فصل پنجمِ کتاب «ادبیات جهان پیست؟» تحتِ عنوان «در طلبِ گیلگمش»، سِیر گم‌شدن و بازیابی قدیم‌ترین حماسه ادبی جهان، «گیلگمش» را به‌اختصار شرح می‌دهد. و اما فصل ششم کتاب نمونه‌ دیگری از تحقیق عملی در ادبیات جهان است. دمراش دو اقتباس جذاب ادبی را در این فصل بررسی می‌کند که در قرن اخیر از این آثار صورت گرفته است: یکی رمان امریکایی مشهور اثر فیلیپ راث (۱۹۷۳) و دیگری زبیبه و المَلک نوشته صدام حسین (۲۰۰۰). او در این فصل نشان می‌دهد که اگر اثری به کمک ترجمه چیره‌دستانه بتواند از مرزهای زبان‌شناختی و فرهنگی گذر کند و وارد چرخه ادبیات جهان شود، دیگر هیچ حد و مرزی بین شرق و غرب عالم نمی‌شناسد. «به لطفِ رسانه ترجمه، آن اثر ادبی در سفر کاشفانه‌اش به گرداگرد دنیا، خود را با قالب‌ها، رسانه‌ها، ژانرها و بافتارهای جدید سازگار می‌کند و هنرمندان عرصه‌های مختلف ـــ از موسیقی، نقاشی، اپرا و باله گرفته تا معماری، مجسمه‌سازی و مینیاتور و غیره ـــ با الهام از آن، آثار روزآمد و بدیعی می‌آفرینند.»
همان‌طور که در مقدمه کتاب آمده است، احیای مفهوم ادبیات جهان در دهه‌های اخیر معلول عواملی چند است، اما ظاهرا دو عامل در این میان اهمیت بیشتر داشته‌اند: عامل نخست فراتر از قلمرو ادبیات و مطالعات ادبی است و به برنامه جهانی‌سازی و تأثیرات آن بر فرهنگ و هویت بازمی‌گردد. و چنان‌چه از این دریچه به آن بنگریم، علاقه احیاشده به ادبیات جهان پاسخی است به نیازی برای اندیشیدن به نقش ادبیات فراتر از دولت-ملت‌ در دنیایی که دامنه دادوستد فرهنگی پیوسته گسترش بیشتری می‌یابد. عامل دیگر مربوط به سامان‌دهی درونی مطالعات ادبی است. «از قرار معلوم، ادبیات جهان برای مدی طولانی زیرمجموعه گروه‌های ادبیات تطبیقی بوده است و ادبیات تطبیقی در مقام عمل، به دلایل گونه‌گون از برآوردن مطالباتِ بلندپروازانه و جامع ادبیات جهان، بازمانده است.» به هر تقدیر، کتابِ «ادبیات جهان چیست؟» در حد جامعی مفهومِ ادبیات جهان را مورد واکاوی قرار می‌دهد و هر آنچه را بناست از پیشینه و خاستگاه این مفهوم و جایگاهش در جهانِ ادبیات امروز بدانیم پیش روی مخاطبانش قرار می‌دهد.

روزنامه شرق/ ۱۵شهریور۱۴۰۰